به گزارش سرویس تازه های دنیای فناوری مجله عصر اطلاعات ،
مطالعهی مروری اخیر توضیح میدهد این کانونهای آگاهی بالقوه شامل مناطق حسی مغز میشود و این ممکن است توضیح دهد که چرا تجربیات نزدیک به مرگی که افراد گزارش میکنند، بسیار واضح است. تصور میشود ارتباط بین نیمکرههای مغز نیز برای یادآوری خاطرات مهم باشد.
اگرچه همان مرور وجود مشکلات پایدار در تلاش برای تشخیص هشیاری را تصدیق میکند و میگوید برخی از نشانگرهای احتمالی هشیاری درست نبودهاند. دانشمندان تاحدودی به درک این مسئله نزدیک شدهاند، اما هنوز هیچکس درمورد آن اطمینان ندارد. پژوهشگران خاطرنشان میکنند: «اگرچه فعالشدن ناحیه خاص خلفی در مغز درحال مرگ حاکی از افزایش پردازش هشیارانه در این بیماران است، لزوماً آن را ثابت نمیکند.»
هیچکدام از بیماران زنده نماندند تا آنچه را که ممکن است، در آستانه مرگ دیده، احساس یا تجربه کردهاند، بازگو کنند.
همه متقاعد نشدهاند که تجربیات خارج از بدن با خود مرگ ارتباط دارد. برخی میگویند این تجربیات میتواند واکنش عصبی به استرس ناشی از حوادث قلبی باشد که مغز را از اکسیژن تهی میکند.
در حدود ۱۰ سال مواردی که پژوهشگران بررسی کردند، فقط دو نفر از چهار بیمار موج گاما را نشان دادند و این موارد با کمبود اکسیژن در کل مغز همراه بود.
مطالعات دیگری که مغز افراد درحال مرگ را بررسی کردهاند، نیز به همین شکل نتایج مبهمی حاصل کردهاند و تغییرات ظاهراً قابلتوجهی را در امواج مغزی فقط در برخی از بیماران تشخیص دادهاند. بورجیگین و همکارانش مینویسند: «نمیتوانیم این احتمال را رد کنیم که افزایش قدرت گاما ممکن است نشانهای از فرایند آسیبشناختی مختص مغز در مرحله مرگ باشد و با پردازش آگاهانه ارتباطی نداشته باشد.»
بااینحال، آنها امیدوار هستند با هر موردی که ثبت میشود، بینش بیشتری درمورد آخرین لحظات زندگی و آگاهی به دست آورند. پژوهشگران نتیجه میگیرند: «این مطالعه اساسی برای بررسی بیشتر آگاهی پنهان در جریان ایست قلبی ایجاد میکند و ممکن است بهعنوان مدلی برای بررسی مکانیسمهای آگاهی انسان عمل کند.»
این مطالعه در مجلهی PNAS منتشر شد.
بمنظور اطلاع از دیگر خبرها به صفحه اخبار فناوری مراجعه کنید.