به گزارش سرویس تازه های دنیای فناوری مجله عصر اطلاعات ،
در آزمایش دوم، ۲۲ شرکتکننده به فهرستهای ضبطشده جملات کوتاه گوش دادند در حالی که حرکت نقطهای را بهطور تصادفی در اطراف صفحهنمایش مقابل خود تماشا می کردند. مجدداً آزمون درک شنیداری انجام شد. نتایج یک بار دیگر نشان میدهد که حرکات چشم در زمانی که گفتار سختتر شنیده میشود و تلاش برای گوش دادن بیشتر میشود، کاهش مییابد.
آزمایش نهایی بین ۲۳ شرکت کننده انجام شد که هر کدام به دو داستان ۱۰-۱۱ دقیقه ای از پادکست The Moth گوش دادند.
یکی از داستان ها به هم ریخته بود، بنابراین صحنه های آن نامرتب گفته می شد. به دیگری به ترتیب گفته شد، اما با صدای قطع شونده غرغر انسان پوشیده شد. این صدای قطع شونده در حجم متفاوت بود تا گوش دادن به داستان را آسان تر یا سخت تر کند.
صفحه نمایش جلوی شرکت کنندگان شانزده نقطه را نشان می داد که به طور تصادفی در طول داستان ها حرکت می کردند، سپس یک آزمون درک مطلب به میان آمد.
در طول داستان درهم، چشمان شنوندگان بیشتر از زمانی که به داستان دست نخورده گوش میدادند حرکت میکرد. این نتیجه با این فرضیه سازگار است که افراد هنگام گوش دادن به یک داستان غیرقابل درک، سرمایه گذاری شناختی نمی کنند.
اما از آنجایی که داستان دست نخورده با گفتار انسانی پوشانده شده بود -به نوعی مانند تلاش برای شنیدن یک مکالمه در یک رستوران شلوغ- شرکت کنندگان مجبور بودند برای شنیدن آنچه گفته می شود تلاش بیشتری کنند.
در سناریوی ساده تر، جایی که صدای پس زمینه آرام تر بود، چشم های شرکت کنندگان بیشتر حرکت می کردند؛ اما وقتی کار سخت تر شد، ثابت ماندند.
در هر سه آزمایش، انبساط یا انقباض مردمکهای یک شرکتکننده در مورد درک شنیداری آنها صحبت چندانی نکرد. علاوه بر این، آنچه بر روی صفحه نمایش در مقابل شرکت کنندگان نشان داده شد تأثیر کمی بر میزان حرکت چشمان آنها داشت. این یافته ها نشان می دهد که حرکات چشم ممکن است سرنخ هایی در مورد میزان سختی تلاش یک فرد برای گوش دادن داشته باشد. البته گوش دادن پرتلاش همیشه به دلیل کم شنوایی نیست، اما می تواند یکی از اولین نشانه هایی باشد که فرد دچار مشکل شده است.
بمنظور اطلاع از دیگر خبرها به صفحه اخبار فناوری مراجعه کنید.