تنهایی و انزوا چگونه بر مهارت‌های اجتماعی تأثیر می‌گذارد

به گزارش سرویس تازه های دنیای فناوری مجله تک تایمز ،

انسان‌ها موجوداتی عمیقا اجتماعی هستند و این مسئله از شیوه‌ی زندگی آن‌ها آشکار است؛ اما کلید اصلی زندگی اجتماعی درون مغز انسان مخفی شده است. طبق شواهد، رابطه‌ای بین اندازه‌ی مغز نخستی‌سان‌ها و اندازه‌ی جوامعی که تشکیل می‌دهند وجود دارد: هرچه مغز بزرگ‌تر باشد، دنیای اجتماعی آن‌ها بزرگ‌تر است. به همین ترتیب انسان بزرگ‌ترین گروه نخستی‌سان‌ها را تشکیل داده است؛ گروه‌هایی که به‌طور میانگین ۱۵۰ عضو دارند. ۱۵۰ عدد دانبار است و به حداکثر افرادی گفته می‌شود که یک فرد قادر به برقراری ارتباط اجتماعی با آن‌ها است. این گروه‌ها تجمع‌های مذهبی تا شبکه‌های اجتماعی مجازی را در بر می‌گیرند.

طبق یک تعریف، زندگی اجتماعی دارای کارکردی ذهنی است. برای تعامل موفق با انسان‌های دیگر، باید اطلاعات زیادی در ذهن داشته باشید و همچنین باید از جزئیات اولیه‌ای مثل شیوه‌ی زندگی و کار آگاه باشید و بهتر است جزئیات دیگری مثل دوستان، رقبا، فاصله‌گذاری اجتماعی و عوامل انگیزشی را بدانید.

در نهایت تعداد رابطه‌های انسان محدود به توان پردازشی او است. به‌طور کلی مغز گونه‌های اجتماعی‌تر در طول میلیون‌ها سال رشد کرده است. نبود روابط اجتماعی می‌تواند منجر به کوچک شدن مغز شود. طبق یافته‌های دانشمندان آلمانی در سال گذشته، مغز ۹ کاوشگر قطبی که به مدت ۱۴ ماه در ایستگاهی تحقیقاتی در جنوبگان زندگی کرده بودند، کوچک‌تر شده بود. پژوهشگرها با بررسی اسکن‌های MRI متوجه کاهش ۷ درصدی در بخش «دنتیت جیروس» مغز شدند؛ این بخش ناحیه‌ی C-شکلی است که بیشترین دخالت را در تولید خاطره‌های جدید دارد.

کاوشگرها علاوه بر مشکل کاهش حجم مغز، در دو تست هوش هم عملکرد خوبی نداشتند. یکی از تست‌ها پردازش فضایی یا توانایی تشخیص محل قرارگیری اشیاء در فضای اطراف و دیگری توجه گزینشی است که نشان‌دهنده‌ی توانایی تمرکز روی یک شیء خاص در بازه‌ی زمانی مشخصی است. طبق حدس و گمان دانشمندان، انزوای اجتماعی طولانی‌مدت می‌تواند مشکل‌ساز شود. در این پژوهش مهارت‌های اجتماعی کاوشگرها در طول اقامت و قبل از آن تست نشد؛ اما طبق پژوهش‌های دیگر اقامت در جنوبگان می‌توانند منجر به اختلال اجتماعی شود.

تنهایی در برابر خلوت

به‌سختی می‌توان گفت فاصله‌گذاری اجتماعی چه تأثیری بر مهارت‌های اجتماعی می‌گذارد؛ اما سرنخ‌هایی در این باره وجود دارد. اغلب پژوهش‌ها متمرکز بر دیدگاه انسان نسبت به موقعیت خود هستند. «خلوت» کردن با خود لزوما به‌معنی احساس تنهایی نیست؛ اما احساس تنهایی کاملا متفاوت است در این شرایط است که شخص احساس انزوا می‌کند و بیشتر به‌ دنبال برقراری رابطه‌ی اجتماعی است.

بر اساس پژوهش‌ها، افراد تنها حتی زمانی‌ که فرصت برقراری رابطه‌ی اجتماعی دارند، احساس تنهایی می‌کنند. به بیان ساده‌تر، با اینکه بسیار مشتاق برقراری روابط اجتماعی هستند، توانایی برقراری روابط عادی با دیگران ندارند.

برای مثال افرادی که احساس انزوا دارند، آگاهی بالایی نسبت به تهدیدهای اجتماعی مثل نقل حرف اشتباه دارند. آن‌ها به‌راحتی در دام «انحراف تأیید» گرفتار می‌شود. به این صورت که اقدام‌ها و سخنان دیگران را به‌گونه‌ای تعبیر می‌کند که تأییدی برای نگاه منفی آن‌ها نسبت به وضعیت یا توانایی اجتماعی‌شان است. آن‌ها با پائین آوردن انتظارات خود از دیگران و نگاه ناعادلانه به خود، دیگران را دعوت به بدرفتاری با خود می‌کنند.

افراد تنها هم به‌سختی می‌توانند افکار، احساسات و رفتار خود را مدیریت کنند. هر شخصی باید مهارت تطبیق با هنجارهای اجتماعی را در خود تقویت کند. به‌طور کلی انزوا می‌تواند منجر به حلقه‌ی تنهایی شود و پیامدهایی مثل عزت نفس پائین، دشمنی با دیگران، استرس، بدبینی و اضطراب اجتماعی را به‌ دنبال خواهد داشت و نتیجه‌ی آن شخصی منزوی است که روزبه‌روز از دیگران دورتر می‌شود. در بدترین سناریو، تنهایی می‌تواند منجر به افسردگی شود و یکی از نشانه‌های رایج افسردگی، کناره‌گیری از جامعه است.

سال‌ها است انزواطلبی به گزینه‌ای انتخابی برای بسیاری از افراد تبدیل شده. تنهایی انتخاب بسیاری از فیلسوف‌ها، رهبران مذهبی و هنرمندان بوده است؛ اما طبق شواهدی، کناره‌گیری از اجتماع می‌تواند پیامدهای ناخواسته‌ای به ‌دنبال داشته باشد.

در ادامه بخوانید:

نوجوان‌هایی که اوقات خود را تنها سپری می‌کنند، رقابت اجتماعی کمتری تجربه می‌کنند و طبق پژوهش‌ها با اینکه برخی افراد تنهایی را ترجیح می‌دهند، در واقعیت از برقراری ارتباط با دیگران – حتی افراد کاملا غریبه – لذت می‌برند. این انتظارات منفی می‌توانند مشکل‌ساز باشند؛ زیرا افراد را از آموخته‌هایی که از تعامل با دیگران حاصل می‌شوند، محروم می‌کنند. درنتیجه انسان باید روابط اجتماعی را تمرین کند. ارتباط با دیگران باعث می‌شود برای خود ارزش قائل شویم و به ما در تفسیر نیت دیگران کمک می‌کند؛ درنتیجه می‌توان روابط اجتماعی مثبت را تجربه کرد. به گفته‌ی تای تاشیرو، روانشناس:

کودکان و نوجوانان نیاز به تعامل رو در رو دارند؛ زیرا باید درباره‌ی سرنخ‌ها و انتظارات اجتماعی که در زندگی واقعی رخ می‌دهند، یاد بگیرند.

طبق پژوهش‌ها رابطه‌ی مستقیمی بین برقراری روابط اجتماعی و افزایش مهارت‌های اجتماعی وجود دارد؛ اما در طول دنیاگیری کرونا، یادگیری از راه دور جایگزین روابط رو در روی کودکان با معلمان شد. نگرانی‌های زیادی درباره‌ی آموزش خانگی وجود دارد. برای مثال کودکان در محیط خانه کمتر رقابت اجتماعی را تجربه می‌کنند؛ اما با وجود تمام ابعاد منفی و مستند، تنهایی و انزوای اجتماعی آن قدر هم بد نیست. طبق پژوهش‌ها افرادی که کمی خجالتی یا مضطرب هستند، معمولا نسبت به احساسات دیگران محتاطانه رفتار می‌کنند و بهترین راه را برای واکنش به موقعیت‌های مختلف برمی‌گزینند.

بمنظور اطلاع از دیگر خبرها به صفحه اخبار فناوری مراجعه کنید.
منبع خبر