به گزارش سرویس تازه های دنیای فناوری مجله عصر اطلاعات ،
دراینمیان، عاملی وجود دارد که تمام بحثها را محدود میکند. تاد براهه، رئیس بخش انسانشناسی در دانشگاه ایالتی سندیگو، ۱۵ سال از عمر خود را صرف انجام پژوهشهای میدانی در جزایر چنل کرده و مدافع سرسخت نظریهی مهاجرت ساحلی است. او میگوید نهتنها تمام نواحی بهطور کامل بررسی نشدهاند، بلکه دسترسی به برخی از آنها اصلا امکانپذیر نیست. زیرا ذوب بزرگ در پایان عصر یخبندان احتمالا بسیاری از محوطههای ساحلی بالقوه را از دید پژوهشگران پنهان کرده است.
اما این استدلال که کل خط ساحلی به زیر آب رفته، برای همه قانعکننده نیست. بن پاتر، باستانشناس در مرکز مطالعات شمالگان در دانشگاه لیائوچنگ یکی از این افراد است. قطعا نمیتوان تصور کرد که در پایان عصر یخبندان، تمام خطوط ساحلی روی زمین به اندازهی چندین کیلومتر به درون خشکی حرکت کرده باشند. حجم عظیم صفحات یخی، بخشهای شمالی برخی از قارهها را سنگین کرده بود. وقتی خشکیها دراثر ذوب بزرگ، از زیر بار سنگین یخها رها شدند، به سمت بالا حرکت و افزایش سطح دریا در نقاط انتخابی را خنثی کردند. پاتر تخمین میزند که نیمی از ساحل که از آلاسکا تا بریتیش کلمبیا (غربیترین استان کانادا) امتداد دارد، تقریبا در همان مکان باقی مانده است.
بررسی بسیاری از خطوط ساحلی برای یافتن محوطههای پیشاکلوویسی دشوار است؛ زیرا یا تقریبا خارج از دسترس قایقها هستند یا بهکلی زیر پوشش جنگلهای بارانی رفتهاند. درهمینحال، در جزایر چنل خطوط ساحلی قطعا جابهجا شده است و پوشش جنگلهای بارانی وجود ندارد. پژوهشگران مدافع نظریهی مهاجرت ساحلی میتوانند در آنجا بهدنبال نشانههای نخستین آمریکاییها باشند. فقط باید زیر آب را جستجو کنند.
دانشمندان رشتههای دیگر در سالهای اخیر به حل معما کمک کردهاند. تلاشهای اخیر زمینشناسان از نظریهی ورود مردم کلوویسی به آمریکا ازطریق گذرگاه درونسرزمینی و عبور مردم پیشاکلوویسی از مسیر ساحلی حمایت میکند. تاریخگذاری بریلیم-۱۰ از تختهسنگهای عصر یخبندان در امتداد گذرگاه عاری از یخ، نشان میدهد که این مسیر تقریبا ۱۳٬۸۰۰ سال پیش گشوده شد. یافتههای مطالعات دیگر نیز حاکی از آن است که ۱۶ هزار سال پیش، نواری از زمینهای بدون یخبندان درامتداد سواحل اقیانوس آرام در آلاسکا و بریتیش کلمبیا وجود داشت.
با شکوفایی رشتهی ژنتیک باستانی، مطالعات متعدد شواهد بیشتری ارائه کردهاند که نشان میدهد نخستین آمریکاییها بین ۱۵ هزار تا ۱۷ هزار سال پیش به قاره آمریکا وارد شدند. مایکل واترز میگوید: «دیدن اینکه شواهد باستانشناسی و ژنتیکی برای تعریف داستانی مشابه به هم ملحق میشوند، خوشحالکننده است. درنهایت، ما درک بسیار بهتری از گاهشماری گشودهشدن دو گذرگاه داریم و شواهد اکنون از مسیر مهاجرت ساحلی پشتیبانی میکنند.»
با وجود تمام یافتههای یادشده، شواهد فیزیکی برای گذرگاه ساحلی هنوز وجود ندارد. اگر باستانشناسان در پژوهشهایشان بتوانند شواهد قطعی از سکونتگاهی پیشاکلوویسی پیدا کنند، بزرگترین کشف در باستانشناسی دیرینهسرخپوستان از زمان پیداشدن نوک نیزهی ادگار هاوارد از دل بیابان نیومکزیکو رقم خواهد خورد. چنین کشفی احتمالا یکبار برای همیشه میتواند به ما بگوید که نخستین آمریکاییها مردمان دریا بودند.
پیش از آنکه بتوانیم قاطعانه به زندگی و زمان نخستین آمریکاییها اشاره و چگونگی ورود آنها به آمریکا را با اطمینان توصیف کنیم، به پژوهشهای چشمگیر باستانشناسی، ژنتیکی و زمینشناسی نیاز داریم. اما آیا آتلانتیس گمشدهی آمریکا با یافتنشدن شواهد قطعی مانند آتلانتیس افلاطون بهعنوان افسانه رد خواهد شد؟ تاد براهه میگوید: «محوطههای بسیار کمی در امتداد ساحل اقیانوس آرام وجود دارد که قدمتشان به دوران پیشاکلوویسی بازگردد. برای یافتن این محوطههای ساحلی بالقوه باید کارهای زیادی انجام شود.» تا آن زمان بحث دیرینه همچنان ادامه خواهد داشت و ما کماکان در مورد زمان و چگونگی ورود انسان به قاره آمریکا، پاسخ قطعی نخواهیم داشت.
دراینبین، فکر کردن به اینکه آن آمریکاییهای دریانورد احتمالا آتلانتیسیهای واقعی بودند، هیجانانگیز است. پیش از رویداد ذوب بزرگ، وقتی قوم کلوویس هنوز در نزدیکی قطب شمال محبوس شده بود و به این فکر میکرد که فراتر از دیوار سفید بزرگ در جنوب، چه چیزی میتواند وجود داشته باشد، احتمالا فرزندان نخستین آمریکاییها در کنار سواحل جزایر چنل در سکونتگاههای کوچکی زندگی میکردند که از آن زمان تاکنون، درست مانند افسانهی آتلانتیس به زیر آب رفتهاند.
بمنظور اطلاع از دیگر خبرها به صفحه اخبار فناوری مراجعه کنید.